زمزم

ساخت وبلاگ
اوایل دهه پنجاه ، استادگرانقدری داشتیم که مکیگفت: اگر میخواهید برآیند تفکر جامعه را متوجه شوید ، ببینید کدام کتابها در چه سنینی پر فروش میشوند.اگر کتابها ونشریات به اصطلاح زرد، بیشترین میزان فروش را دارنند، شعور وذهنیت جمعی جامعه هم در همان حد هست.قبل از شروع وقایع چند ماه گذشته یا بهتر است بگویم از دو سه سال قبل ، مشغول بررسی ادبیتات داستانی نویسنده هایی که به نسبت در فضای مجاری پر طرفدار هستند بودم.چه آنها که دکانالهای مختلف به صورت انلاین مینویسند ، چه آنها که کتابهایشان به چاپ چندم رسیده.به جرات میتوانم بگویم در هفتاد درصد این نوشته ها، شخصیت زن داستان ، دختری است که از اینکه مرد مورد نظرش سرش داد بزند که روسریت را بکش جلو- دکمه مانتو ات را ببند- اون پسره چرا به تو ذل زده بود؟- رژ لبت را پاک کن واز این قبیل حرفها، به قول خودشان کیلو کیلو قند در دلشان آب میشود که طرف از شدت علاقه اینچنین غیرتی شده.که: خب .مر هست وغیرتش .به غیرتش برمیخوره .یا دختر داستان وقت وبیوقت با هر کلمه حرفی، دو قطره بارانی ، دیدن مارمولکی ،روی دست شخصیت مذکر از حال میرود ، طوری که حتما باید شخصیت مرد باید نقش برانکارد زنده را بازی کند.یا توصیفات عجیبی که با چند دقیقه دیدن پسری که سیکس پک دارد و بدنسازی کار کرده وموهایش را به طرف بالا شانه زده ،در چشم های سیاه/ دریایی/ جنگلی/ و...غرق میشود یا اگر دختر است در مژه های برگشته ، موهای لَخت، هیکل باربی طرف خودش را. م میکند.یا شخصیت دختر داستان مدام خودش را به خنگ بازی میزند ، خرابکاری میکند، فرضا اگر متوجه شده که همسر یا نامزدش ماموریتی مخفی دارد وبه او تذکر داده اند که باید مخفی بماند، ناگهان هوس میکند دنبال مرد راه بیفتد وسر وگوشی آب بدهد که ببیند چه خ زمزم...
ما را در سایت زمزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : milad321o بازدید : 52 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 11:15